در زندگی های تک والد، بچه ها و والدین با چه چالش هایی روبه رو هستند؟
به گزارش پسرک کامپیوتری، فرقی نمی کند؛ جدایی یا مرگ. هرکدام از این دلایل می تواند خانواده را به سمت تک والد بودن پیش ببرد. پدر یا مادری که دست تنها شده است و حالا مسؤولیتی چند برابر گذشته نسبت به فرزند یا فرزندانش دارد.
اما طبیعتا چنین شرایطی، با حالت عادی خانواده و زندگی زن و شوهر در کنار فرزندان تفاوت هایی دارد؛ تفاوت هایی که ممکن است چالش ها و مسائلی را هم برای کودک و هم برای والد حاضر در زندگی به وجود بیاورد. کودکی که برای آرامش و سلامت روحی و جسمی به محیط خانوادگی آرام و امنی احتیاج دارد و والدی که قرار بوده در کنار همسرش و در محیطی آرام زندگی را بچرخاند و حالا هر دوی آنها، از یکی از ستون های مهم زندگی خوب محروم شده اند. اما چقدر درباره این چالش ها و راهکار های آن مطلع هستیم؟ موضوعی که آن را با مریم افضلی، روان شناس در میان گذاشتیم و جنبه های متفاوتی از آن را آنالیز کردیم.
تعادل بر هم خورده
فرقی نمی نماید؛ پدر یا مادر. ماجرا این است که عدم حضور پدر یا مادر هرکدام به تنهایی می تواند خانواده را ضعیف کند، سلامتش را به خطر بیندازد و تعادل آن را بر هم بزند.
پژوهشگران خانواده معتقدند که هرکدام از والدین، نقشی برای رشد خانواده دارند که قطعا نبود هرکدام از آنها می تواند لطمه های جبران ناپذیری به این فرایند رو به رشد داشته باشد؛ آنقدر که گاهی فرزندان در خانواده های تک والدی، به مهارت هایی که در خانواده دو والدی وجود دارد، مطلع نیستند؛ ضمن این که در زندگی های تک والدی، والد به دلیل روبرو شدن با مسائلی چند برابر گذشته، فرصتی کمتر از حالت عادی برای فرزند یا فرزندان خود دارد و این همان تعادل برهم خورده زندگی تک والدی است.
شاید هرکدام از این مسائل در چنین شرایطی طبیعی به نظر برسد اما قطعا برای حل بحران های این چالش های طبیعی هم راهکار هایی وجود دارد و اولین آن این است که شرایط را بپذیریم؛ خودمان را پیدا کنیم و فراموش نکنیم که به جز خودمان در برابر فرد کوچک دیگری مسؤولیم.
حق دارند
هیچ چیز مطلق نیست؛ این ساده ترین موضوعی است که می توان در آنالیز ها به آن اشاره نمود اما آنالیز های علمی و تحقیقاتی نشان می دهد که گاها مسائل رفتاری در دانش آموزان تک والد بیشتر از دانش آموزان دو والدی است.
اضطراب، افسردگی و واکنش های ضد اجتماعی، رفتارهایی است که در این بچه ها دیده می گردد. موضوعی که کاملا طبیعی به نظر می رسد و برای کودکی که با سوگ از دست دادن یکی از والدین یا با تنش های مشاجره و درنهایت جدایی روبه رو شده است، رفتار عجیبی نیست.
افضلی معتقد است ، او در ادامه اتفاقات نابهنجار زندگی اش، رفتارهای غیرعادی تک والدش را دیده و خب زندگی آرام گذشته او متشنج شده است. پس طبیعتا او با بروز رفتارهایی، کم یا زیاد آن را نشان می دهد. این چالش کلی که در هر بچه ممکن است به شکل های مختلف بروز پیدا کند، مسأله عجیبی نیست و باید با رفتارهای متقابل آرام نماینده، آن را مدیریت کرد. موضوعی که فقط بر عهده والدین نیست و به دیگر افرادی که با کودک در ارتباط هستند مانند معلم و مربی ها هم ارتباط دارد. تجربه نشان داده است که به مرور زمان و با دریافت رفتارهای موثر از اطرافیان، از شدت واکنش های کودک کم خواهد شد و به مرور سیری طبیعی را شروع خواهد نمود.
تربیت یک نفره
شاید تربیت فرزند اولین چالشی باشد که والد با آن روبه رو گردد؛ تربیتی که همه مادر و پدرها می دانند که اصلا کار راحتی نیست. در یک روش تربیتی سالم و دو نفره هم که مسؤولیت ها تقسیم شده است، باز هم همه چیز ایده آل پیش نخواهد رفت.
پس طبیعتا زمانی که همه این مسؤولیت بر دوش یک والد باشد، با مجموعه ای غیرقابل پیش بینی از چالش ها روبه رو خواهد شد که باید بتواند در هرکدام از آنها سربلند بیرون بیاید: والد باید خودش را برای اتفاقات پیش بینی نشده ای آماده کند که باید به تنهایی از پس آن بر بیاید؛ اما در چنین مواقعی، یکی از راهکارها، یاری دریافت از متخصصان کودک و نوجوان است که می تواند باری از دوش او بردارد و سختی و سنگینی یک تربیت یک نفره را کم کند. در واقع حالا که باید به تنهایی فرزندمان را عظیم کنیم، بهتر است از نیروهای یاریی در این راه یاری بگیریم تا فشار کمتری را احساس کنیم. به نظر می رسد که اگر والد، مهارت های لازم برای فرزندپروری را داشته باشد، می تواند در این شرایط سخت هم آنها را اجرایی کند و نتیجه بگیرد؛ مهارت هایی که دانستن اش احتیاجمند یاری دریافت از منابع اطلاعاتی متفاوتی است. آن وقت است که با رفتارهایی مناسب برای چنین شرایطی، احتمالا می توان جای خالی مادر در تربیت را پر کرد.
محبتی بیشتر از همواره
عدم حضور عضو مهمی از خانواده مانند پدر یا مادر، صدمات روحی متعدد و عمیقی برای فرزندان به وجود می آورد.
خلأهای عاطفی که حالا باید به طرز ویژه تری پر گردد تا جای خالی نفر دوم کمتر احساس گردد: محبت کردن به بچه ها، در آغوش کشیدن آنها و بوسه و نوازش و گفتن و خندیدن و شوخی کردن، از مهم ترین احتیاجهای آنها از سمت پدر و مادر است.
حالا و در شرایطی که یکی از والدین در کنارشان نیستند، وظیفه والد یا والده حاضر در زندگی بیشتر از قبل است و باید محبتش را دو برابر کند. در واقع عشق و محبت آن جریان دائمی و مداومی است که وجودش در زندگی بچه ها، باعث به وجود آمدن احساس امنیت آنها خواهد شد؛ البته در این میان از قلم نیاندازید میزان بیشتری از عشق و علاقه نثار فرزند کردن و شوخ طبعی و صمیمیت، باعث از بین رفتن صندلی شما به عنوان پدر یا مادر گردد.
کم پیش نیامده است که به خاطر پر کردن خلأهای عاطفی، والد یا والده فراموش نموده که باید مرزهای بین خودش و کودک را هم حفظ کند و کنترل زندگی از دستش خارج شده است.
الگوبرداری یک طرفه
پیدا کردن خصلت های زنانه یا مردانه در بچه ها یکی از چالش هایی است که در زندگی ها تک والد بروز پیدا می نماید. در خانواده ای که پدر حضور نداشته باشد، بچه ها با ویژگی های مادر و در زندگی هایی که مادر خانواده حضور ندارد، با ویژگی های مردانه پدر خو می گیرند.
گاهی این خو دریافت آنقدر پیشروی می نماید که پسربچه ها خصلت های زنانه و دختربچه ها خصلت های مردانه پیدا می نمایند.
در واقع کودک فقط یک الگوی قهرمان پیش رویش دارد و همان هم برایش دیکته می گردد؛ اتفاقی که اگر کودک در سنین پایین با تک والدی روبه رو گردد، احتمالا شدت بیشتری پیدا خواهد نمود. اما در این میان شاید قهرمان سازی و الگویابی در کتاب ها، فیلم ها، قصه ها، اقوام و دوستان بتواند او را با جنبه های تازه ای از خصلت های انسانی آشنا کند.
ارتباطات را دریابید
دور خودتان و فرزندتان خط قرمز نکشید. این را افضلی می گوید و معتقد است نباید اجازه بدهیم زندگی مان رو به تنهایی و افسردگی برود؛ یعنی در زمانی که دوره بحران را پشت سر گذاشتیم، باید ارتباطات اجتماعی والد یا والده و فرزند به حالت عادی برگردد یا کمی بیشتر از حالت عادی هم باشد.
گذراندن زمان با پدرعظیم و مادرعظیم و دیگر افراد خانواده می تواند زندگی را به حالت معمول برگرداند. در چنین موقعیتی هم کودک احساس احتیاج عشق و محبت را از دایره گسترده تری از افراد امن و مورد اطمینان می گیرد و هم والد یا والده از سمت آنها حمایت می گردد و گذران زندگی به تنهایی برایش قابل تحمل تر می گردد.
به طور کلی ارتباطات اجتماعی گاهی می تواند همان برگ برنده ای باشد که والد یا والده و فرزند را از چالش های احتمالی پیش رویشان حفظ کند.
ازدواج مجدد
اما ازدواج دوباره والد یا والده یکی از چالش ها در زندگی تک والدی است که هم والد یا والده و هم فرزند را درگیر می نماید؛ تصمیمی که می تواند ابعادی متفاوت در زندگی آنها داشته باشد.
در واقع در برخی موارد، ازدواج مجدد با انتخابی مطمئن و درست، راهکار ای برای ارتقای کیفیت زندگی خواهد بود؛ باری از دوش والد یا والده برداشته می گردد، احتیاجهای عاطفی والد یا والده و فرزند تا حدودی رفع می گردد و می تواند شکل و شمایلی از خانواده معمول را به خودش بگیرد.
اما مواردی هم بوده است که فرزندان نه تنها با خلأ عاطفی پدر یا مادرشان کنار نیامده اند بلکه با مشکل جدیدی به نام والد یا والده جدید روبه رو شده اند و آن را نمی پذیرند؛ موضوعی که می تواند همان آرامش محدود دوره تک والدی را هم از والد یا والده تنها و فرزندش بگیرد.
پس مراقب باشید قدمی در راهکار چالش های معمولی بردارید نه این که وارد چالش عظیم تری شوید.
فعالیت های مشترک
در این بین فقط کودک نیست که با چالش تک والد داشتن روبه رو شده است. پدر یا مادر هم با چالشی عمیق تر روبرو هستند که باید راه هایی برای کنار آمدن با معضل نبود همسر در زندگی پیدا نمایند و شاید یکی از این راه ها، انجام فعالیت های مشترک با فرزند و فرزندان است. تفریحات مادر و فرزندی یا پدر و فرزندی می تواند در خیلی از موارد برای هردو طرف کارساز باشد و بسیاری از احتیاجهای شان را رفع کند.
مثلا شرکت در کلاس ها و کارگاه های مادر و کودک یا پدر و کودک، یکی از فعالیت های مشترکی است که نتایج مثبتی برای هر دو خواهد داشت. موضوع مهم این است که فعالیت مشترک باعث می گردد که هم کودک جای خالی نفر دومی که می توانست ارتباط خوشایندی برای کودک داشته باشد را به مرور زمان کمتر احساس کند و هم والد یا والده تجربه های دو نفره ای را از سر می گذراند که قطعا می تواند بهبودی در شرایط ذهنی و آرامش روحی اش داشته باشد. پس تا دیر نشده فعالیت های مشترک را دریابید.
برنامه ریزی مالی
یکی از ابعاد سخت تک والد بودن و پذیرفتن مسؤولیت های فرزند به تنهایی، تامین آینده فرزندان است؛ آینده ای که در کنار همه جنبه های اخلاقی، به پشتوانه مالی هم احتیاج دارد. هزینه های تحصیل و احتیاجهای روزمره بچه ها از یک طرف و هزینه های زندگی در شرایط مالی امروز از طرف دیگر، موضوعی نیست که بگردد به سادگی از کنار آن گذشت.
تجربه نشان داده است که در مواردی والد یا والده برای جبران احتیاجهای زندگی به هزینه های اضافی برای خود و فرزندش روی می آورد در صورتی که چنین کاری، تنها تسکینی موقت بوده که ممکن است به آینده خطرناکی برسد. در واقع در زندگی های تک والدی، هدفدار خرج کردن، یکی از مسأله های مهم زندگی خواهد بود.
پس برنامه ریزی مالی باید یکی از اولویت های والد یا والده باشد تا بتواند هم زندگی امروز را به خوبی بگذراند و هم چشم اندازی برای آینده فرزند یا فرزندانش داشته باشد.
تحصیل بدون زور
قرار نیست کسی تک والد بودن شخصی را قضاوت کند و اتفاقا اگر این کار را بکند هم اهمیتی ندارد؛ شما والد یا والده کودک هستید و در حالتی معقول، خیر و صلاح زندگی خود و فرزندتان را می خواهید؛ پس فشاری مضاعف بر کودک نیاورید که حتما در درس و تحصیلش بهترین باشد و نشان دهد که شما والدی پیروز بوده اید و به تنهایی از پس همه چیز برآمده اید. سعی کنید همه چیز را عادی پیش ببرید. قطعا همه والدین دوست دارند فرزندشان نتایج خوبی در مدرسه بگیرد و شما هم یکی مثل آن ها؛ همین. پس فشاری بیشتر از معمول بر کودک وارد نکنید که بی شک نتیجه عکس خواهید گرفت. در این راه از تشویق کردن کودک، از بالا بردن اعتماد به نفسش و نشان دادن عملی اثرات درس خواندن در زندگی بهره ببرید که حتما اثرات بهتری از فشار و زور خواهد داشت. در واقع اجازه ندهید موضوع درس و تحصیل، به چالشی در زندگی تان تبدیل گردد؛ در عوض با راهکارهایی علمی، آن را به مقوله ای شیرین برای کودک تبدیل کنید تا آنجا که گاهی علاقه اش به درس و آموختن، چالشی از چالش های زندگی تان کم کند.
و اما یک همت دسته جمعی
در زندگی های تک والدی انواع متفاوتی از خانواده ها در آن با چالش های متعددی روبه رو شده و تنها برخی از این مسائل در دسته بندی های علمی و روان شناسی جای می گیرد و تعداد زیادی از آنها دیده نمی گردد و اختصاصی و تنها متعلق به خانواده ای خاص است؛ موضوعی که شامل حال خانواده های تک والد هم می گردد؛ خانواده هایی که چالش های عاطفی، مالی، تحصیلی، ارتباطی و... پررنگ ترین خصیصه آنهاست اما این مسائل تنها چالش های آنها نیست.
شاید برای همین است که ارائه پیشنهاد و سیاستگذاری حمایتی و بلندمدت از چنین خانواده هایی می تواند یاریی برای حل این بحران های اساسی باشد تا آنها فرصتی برای فکر به دیگر چالش های احتمالی شان داشته باشند.
نهادهای حمایتی مانند سازمان بهزیستی و دیگر سازمان های مردم نهاد می توانند مرکز اصلی این حمایت ها به خانواده های تک والد و فرزندان شان باشند؛ ضمن این که فراموش نکنیم سیاست اجرایی در تمام محیط های آموزشی، تحصیلی و تفریحی که بچه ها در آن حضور دارند، باید به گونه ای باشد که شرایط بهره مندی بچه ها از امکانات به یک اندازه صورت بگیرد تا حفره های زندگی شخصی این بچه ها با حضور در جامعه عمیق تر نگردد.
نرگس خانعلیزاده روزنامه نگار / چار دیواری ضمیمه روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین